به عشق رهبرم

به عشق رهبرم

اللهــــم احفظ و ایـد و انصر نائب المهدی امامنا خامنه ای...

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی

۳۰ مطلب توسط «طلبه جهادی» ثبت شده است

صهبای سحر جام مرا می خواند

صحرای خطر گام مرا می خواند

وقت خوش رفتن است هان گوش کنید

از عرش کسی مرا می خواند...
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ دی ۹۲ ، ۱۳:۲۰
طلبه جهادی

1-   آیت الله صدیقی در مراسم احیای شب قدر در هیأت رزمندگان غرب تهران با ذکر خصوصیاتی ویژه از مقام معظم رهبری به ذکر خاطره ای از دیدار ایشان با مرحوم آیت الله العظمی بهجت(ره) پرداخت.

وی گفت: در ابتدای کار مقام معظم رهبری نزد آیت الله بهجت رفته بودند و گفته بودند امام ویژگی هایی داشتند و فاصله من با امام خیلی زیاد است. بار سنگینی که بردوش امام بوده حال بر دوش من گذاشته شده است من چه کنم؟


مرحوم آیت الله بهجت(ره) پس از تأملی گفته بودند: شما با موازین آشنایید(اشاره به اجتهاد ایشان). اگر بر مبانی و موازینی که تشخیص می دهید به تشخیص شرعی خود عمل کنید "من" تضمین می کنم که اولیاء الهی تو را تنها نگذارند.


2 - آیت الله صدیقی امام جمعه موقت شهر تهران سه شنبه ۲۸/۲/۸۹ در مراسم ایام شهادت جانسوز حضرت زهرا سلام الله علیها که در بیت رهبری با حضور آیت الله العظمی امام خامنه ای حفظه الله برگزار می شد پس بیان از فضایل صدیقه کبری و مناقب آن حضرت خطاب به مقام معظم رهبری فرمودند:


"
آقا جان؛شما دستور فرمودید از شما چیزی نگم،اما اینها که آمده اند اینجا همه عاشقند مگر می شود چیزی نگفت."


آیت الله صدیقی پس از بیان چند جمله با همین مضامین،به نقل چند جمله از آقای بهجت رضوان الله تعالی علیه پرداختند:

"
از آقای بهجت سوال کردم نظرتان راجع به مقام معظم رهبری چیست؟


آقای بهجت فرمودند:"بهتر از ایشان نداریم."


3 - همچنین آقای بهجت به خود بنده عرضه داشتند که در دیداری که با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف داشتم از ایشانراجع به آقای خامنه ای سوال کردم و


حضرت پاسخ دادند: " آقای خامنه ای از ماست."

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ دی ۹۲ ، ۱۰:۰۹
طلبه جهادی

درسى که اربعین به ما مى‏دهد، این است که باید یاد حقیقت و خاطره‏ى شهادت را در مقابل طوفان تبلیغات دشمن زنده نگهداشت. شما ببینید از اول انقلاب تا امروز، تبلیغات علیه انقلاب و امام و اسلام و این ملت، چه قدر پرحجم بوده است. چه تبلیغات و طوفانى که علیه جنگ به راه نیفتاد جنگى که دفاع و حراست از اسلام و میهن و حیثیت و شرف مردم بود. ببینید دشمنان علیه شهداى عزیزى که جانشان - یعنى بزرگترین سرمایه‏شان - را برداشتند و رفتند در راه خدا نثار نمودند، چه کردند و مستقیم و غیرمستقیم، با رادیوها و روزنامه‏ها و مجله‏ها و کتابهایى که منتشر مى‏کردند، در ذهن آدمهاى ساده‏لوح در همه جاى دنیا، چه تلقینى توانستند بکنند.

حتّى افراد معدودى از آدمهاى ساده‏دل و جاهل و نیز انسانهاى موجّه و غیر موجّهى در کشور خودمان هم، در آن فضاى ملتهب جنگ، گاهى حرفهایى مى‏زدند که ناشى از ندانستن و عدم احاطه به حقایق بود. همین چیزها بود که امام عزیز را برمى‏آشفت و وادار مى‏کرد که با آن فریاد ملکوتى ، حقایق را با صراحت بیان کند.

اگر در مقابل این تبلیغات، تبلیغات حق نبود و نباشد و اگر آگاهى ملت ایران و گویندگان و نویسندگان و هنرمندان، در خدمت حقیقتى که در این کشور وجود دارد، قرار نگیرد، دشمن در میدان تبلیغات غالب خواهد شد. میدان تبلیغات، میدان بسیار عظیم و خطرناکى است. البته، اکثریت قاطع ملت و آحاد مردم ما، به برکت آگاهىِ ناشى از انقلاب، در مقابل تبلیغات دشمن بیمه هستند و مصونیت پیدا کرده‏اند. از بس دشمن دروغ گفت و چیزهایى را که در مقابل چشم مردم بود، به عکس و واژگون نشان داد و منعکس کرد، اطمینان مردم ما نسبت به گفته‏ها و بافته‏ها و یاوه‏گوییهاى تبلیغات جهانى ، بکلى سلب شده است.

دستگاه ظالم جبار یزیدى با تبلیغات خود، حسین‏بن‏على(ع) را محکوم مى‏ساخت و وانمود مى‏کرد که حسین‏ بن‏ على(ع) کسى بود که بر ضد دستگاه عدل و حکومت اسلامى و براى دنیا قیام کرده است!! بعضى هم، این تبلیغات دروغ را باور مى‏کردند. بعد هم که حسین‏بن‏على(علیه‏السّلام)، با آن وضع عجیب و با آن شکل فجیع، به وسیله‏ى دژخیمان در صحراى کربلا به شهادت رسید، آن را یک غلبه و فتح وانمود مى‏کردند! اما تبلیغات صحیح دستگاه امامت، تمام این بافته‏ها را عوض کرد. حق، این گونه است.

امام خامنه ای"حفظه الله


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۲ ، ۱۵:۴۹
طلبه جهادی

سخنان آیت الله احدی :

مطلبی را به شما عرض میکنم شاید نشنیده باشید .

جناب آقای صدیقی شب فاطمیه روی منبر در بیت ایشان (بیت رهبری) که آقای رییس جمهور نشسته بود،آقای هاشمی بود ، سران مملکتی بودند ، قوه قضاییه ، همه بودند.آقای صدیقی روی منبر این مطلب را گفت و آن را نتوانست تمام کند .همین که خواست تمام کند فریاد گریه جمعیت و حضار بلند شد .

دیدند این جمعیت بسوی آقا دارند حمله میکنند که به عنوان تبرک به ایشان دست بزنند .آقا را بردند و دیگر نتوانستند جمعیت را اداره کنند .

وآن مطلب این بود :

 

من همه ساله مکه که میرفتم قبل از رفتن به مکه به محضر آیت الله بهاءالدینی میرسیدم

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۹ آذر ۹۲ ، ۱۰:۰۸
طلبه جهادی

هم چاه سر راه تو باید بکنیم

هم اینکه از انتظار تو دم بزنیم

این نامه چندم است می خوانی؟

داریم رکورد کوفه را می شکنیم...


"جلیل صفر بیگی"

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۹ آذر ۹۲ ، ۰۹:۵۸
طلبه جهادی

توجه داشته باشید؛ باید تقوا پیشه کنیم.

آنچه ما را قوی می کند، تقواست؛

آنچه ما را آسیب ناپذیر می کندف تقواست؛

آنچه ما را به ادامه ی این راه تا رسیدن به اهداف

عالیه امیدوار می کند. تقواست...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ آذر ۹۲ ، ۱۲:۰۰
طلبه جهادی

هم منتظر و طالب مهــدی هستی

هم یاور و هم نائب مهـدی هستی

عمری اگــــر از تــو دم زدیم آقاجان

چون راه رسیدن به مهدی هستی

*******

عاقبت بــــا لطــف حق دوران مهدی می رسد

بلبل خوش نغمه از بستـــان مهدی می رسد

می دهد این دل گواهی پیـــر ما سیـــدعلــی

پرچم از دست تو بر دستـــان مهدی می رسد...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آذر ۹۲ ، ۰۷:۴۳
طلبه جهادی

یکی از محافظان مقام معظم رهبری در خاطره ای گفت:  یک روز که مقام معظم رهبری به کوههای اطراف تهران برای کوه پیمایی رفته بودند، با دختر و پسری دانشجو برخورد می کنند که به لحاظ ظاهری وضع نامناسبی داشتند.

 

 

آنها به یک باره در مقابل گروه ما قرار گرفتند و فرصت جمع و جور کردن و رسیدگی به وضع ظاهری خودشان نداشتند از رفتار آنها مشخص بود که خیلی ترسیده بودند و اینگونه به نظر می رسید که آنها تصور می کردند که الآن آقا دستور دستگیری آنها را فورا صادر خواهد کرد!! ولی برخلاف تصور آنها آقا با آنها سلام و علیک گرمی کرد و پرسید که شما زن و شوهر هستید؟(البته آقا می دانست)؛  آن پسر وقتی با خلق زیبای آقا مواجه شد، واقعیت را گفت؛ و جواب داد خیر من و این دختر دوست هستیم!!

 

 

آقا ابتدا درباره ورزش و مزایای آن با آنها صحبت کرد و بعد فرمود : بد نیست صیغه محرمیتی هم در میان شما برقرار شود و شما با هم ازدواج کنید. آقا به آنها پیشنهاد داد که اگر مایل بودید در فلان تاریخ بیائید، و من هم آمادگی دارم که شخصا خطبه عقد شما را بخوانم. آن دو خداحافظی کردند و طبق قرار همراه خانواده خود در همان تاریخ به محضر ایشان رسیدند .

 

 

آقا هم خطبه عقد آن دو را جاری کردند . با برخورد کریمانه ایشان این دو جوان مسیر زندگی خود را تغییر دادند آن دختر غیر محجبه به یک دختر محجبه و معنوی و آن پسر دانشجو هم به یک جوان مذهبی مبدل شدند.

 

 

منبع: نشریه ماه تمام، شماره 3،ص17

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آذر ۹۲ ، ۱۶:۱۳
طلبه جهادی

عزیزِ ما، ای وصیّ امام عشق!

آنان که معنای «ولایت» را نمی‌دانند، در کارِ ما سخت درمانده‌اند؛ امّا شما خوب می‌دانید که سرچشمه‌ی این تسلیم و اطاعت در کجاست.

خودتان خوب می‌دانید که چقدر شما را دوست می‌داریم و چقدر دلمان می‌خواست آن روز که به دیدارِ شما آمدیم، سر در بغلِ شما پنهان کنیم و بگرییم.

ما طلعتِ آن عنایتِ ازلی را در نگاهِ شما بازیافتیم. لبخندِ شما شفقتِ صبح را داشت و شبِ انزوای ما را شکست.

سرِ ما و قدمتان که وصیّ امام عشق هستید و نایبِ امام زمان(ع)

شهید آوینی

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۴ مهر ۹۲ ، ۰۱:۲۴
طلبه جهادی
تا الان همیشه در مورد مسایل امر به معروف و نهی از منکر  سوال داشتم. و بعضی از برخوردهای گشت ارشاد و روش اجرا را نمی پسندیدم. وجود افسران نیروی انتظامی با هیکل‌های کماندویی در کنار خانم‌های ناهی از منکر بیش‌تر ذهنیتی منفی را به وجود می‌آورد که خود به خود اثر ذهنی منفی ای را به ذهن متبادر می‌کند. دوستی معتقد بود اجرای بد این قانون به این علت است که اجرا نشدنش را توجیه کنند! یعنی بد اجرا می‌کنند تا همه اجرا نشدنش را ترجیح بدهند!

در همین زمینه به بیانات حضرت آقا برخوردم که تا حدی نتیجه گیری من را تغییر داد. این صحبت ها در ادامه می‌آید:

این گونه است که کشور حفظ مى‌شود؛ با امر به معروف و نهى از منکر. منتها من دو تذکر به شما جوانان عزیز - در هرجاى کشور که هستید - مى‌دهم. اولاً امر به معروف و نهى از منکر یک واجب است که رودربایستى و خجالت بر نمى‌دارد. ما گفتیم:

اگر دیدید کسى مرتکب خلافى مى‌شود، امر کنید به معروف و نهى کنید از منکر. یعنى به زبان بگویید. نگفتیم مشت و سلاح و قوت به کار ببرید. اینها لازم نیست. خداى متعال که این واجب را بر ما مسلمانان نازل فرموده است، خودش مى‌داند مصلحت چگونه است.

ما هم تا حدودى حکم و مصالح الهى را درک مى‌کنیم. بزرگترین حربه در مقابل گناهکار، گفتن و تکرار کردن است. این‌که یک نفر بگوید اما ده نفر ساکت بنشینند و تماشا کنند، نمى‌شود. اگر یکى دچار ضعف نفس بشود، یکى خجالت بکشد و یکى بترسد، این‌که نهى از منکر نخواهد شد.


گناهکار هم فقط بدحجاب نیست که بعضى فقط به مسأله‌ى بدحجابى چسبیده‌اند. این، یکى از گناهان است و از خیلى از گناهان کوچکتر است.

خلافهاى فراوانى از طرف آدمهاى لاابالى در جامعه وجود دارد: خلافهاى سیاسى، خلافهاى اقتصادى، خلاف در کسب و کار، خلاف در کار ادارى، خلافهاى فرهنگى. اینها همه خلاف است. کسى غیبت مى‌کند، کسى دروغ مى‌گوید، کسى توطئه مى‌کند، کسى مسخره مى‌کند، کسى کم‌کارى مى‌کند، کسى ناراضى تراشى مى‌کند، کسى مال مردم را مى‌دزدد، کسى آبروى مردم را بر باد مى‌دهد. اینها همه منکر است. در مقابل این منکرات، عامل باز دارنده، نهى است؛ نهى از منکر. بگویید: «آقا، نکن.» این تکرار «نکن»، براى طرف مقابل، شکننده است. این نکته‌ى اول؛ که نهى از منکر، اراده و تصمیم و قدرت و شجاعت لازم دارد، که بحمداللَّه، در قشرهاى مردم ما و در زن و مرد ما وجود دارد. باید آن را به کار بگیرید. منتظر نباشید که دستگاهها بیایند و کارى بکنند.


بعضى از مردم به این‌جا تلفن زدند، نامه نوشتند و سفارش کردند که «آقا! شما گفتید نهى از منکر. سیل پشتیبانیها هم انجام گرفت. اما عملاً کارى نشد!» عملاً چه کار مى‌خواستید بشود؟ مگر لازم است که این‌جا هم دولت وارد شود یا دستگاه قضایى مستقیماً وارد شود؟ خودمردم باید وارد شوند. خود مردم باید نهى کنند. البته دولت، مجلس شوراى اسلامى، دستگاه قضایى و نیروى انتظامى، موظفند که ناهى از منکر را پشتیبانى کنند. این، وظیفه‌ى آنهاست. مباشر کار، خود مردم مى‌توانند باشند و باید باشند. بخش عمده‌ى قضیه، این‌جاست. جوان رزمنده، خانواده‌ى شهید داده، خانواده‌ى ایثارگر، خانواده‌ى اهل انفاق، مؤمنین نمازخوان و روزه بگیر و مسجد برو، دلسوزان انقلاب، روشنفکران علاقه‌مند به مفاهیم اسلامى و انقلابى؛ همه‌ى اینها باید در صحنه باشند.

موضوع امر به معروف که موضوع جدیدى نیست. این، تکلیف همیشگى مسلمانان است. جامعه اسلامى، با انجام این تکلیف زنده مى‌ماند. قوام حکومت اسلامى، با امربه‌معروف و نهى‌ازمنکر است، که فرمود: اگر این کار نشود، آن وقت «لَیُسلِّطُنَّ اللَّه عَلَیْکم شِرارُکم فَیَدْعُوا خِیارُکُم فلا یُسْتَجابُ لَهُم(5)».

قوام حکومت اسلامى و بقاى حاکمیت اخیار، به این است که در جامعه امربه‌معروف ونهى‌ازمنکر باشد. امربه‌معروف فقط این نیست که ما، براى اسقاط تکلیف، دو کلمه بگوییم. آن هم در مقابل منکراتى که معلوم نیست از مهمترین منکرات باشند.

وقتى یک جامعه را موظّف مى‌کنند که آحادش باید دیگران را به معروف امر و از منکر نهى کنند، این به چه معناست؟ چه وقت ممکن است آحاد یک ملت آمر به معروف و ناهى از منکر باشند؟ وقتى که همه، به معناى واقعى در متن مسائل کشور حضور داشته باشند؛ همه کار داشته باشند به کارهاى جامعه؛ همه اهتمام داشته باشند؛ همه آگاه باشند؛ همه معروف شناس و منکر شناس باشند. این، به معناى یک نظارت عمومى است؛ یک حضور عمومى است؛ یک همکارى عمومى است؛ یک معرفت بالا در همه است.  امربه‌معروف، اینهاست.

والّا اگر ما امربه‌معروف را در یک دایره محدود، آن هم به وسیله افراد معلومى، زندانى کنیم، دشمن هم در تبلیغات خودش بنا مى‌کند سمپاشى کردن؛ که در ایران بناست از این به بعد، نسبت به زنهاى بدحجاب، این‌طور عمل شود! این واجبِ به این عظمت را، که قوام همه چیز به آن است، بیاورند در دایره‌اى محدود، در خیابانهاى تهران؛ آن هم نسبت به چند نفر زنى که وضع حجابشان مثلاً درست نیست. این است معناى امر به معروف؟! این است معناى حضور نیروهاى مؤمن در صحنه‌هاى گوناگون جامعه؟! قضیه، بالاتر از این حرفهاست. تخلّفها یک اندازه و یک نوع نیست. تخلّفها، تخلّفهاى فردى نیست.

بالاترین تخلّفها، آن تخلّفها و جرایمى است که پایه‌هاى نظام را سست مى‌کند. نومید کردن مردم، نومید کردن دلهاى امیدوار، کج‌نشان دادنِ راه راست، گمراه کردن انسانهاى مؤمن و بااخلاص، سوء استفاده کردن از اوضاع و احوال گوناگون در جامعه اسلامى، کمک کردن به دشمن، مخالفت کردن با احکام اسلامى و تلاش براى به فساد کشاندن نسل مؤمن. امروز دستهایى تلاش مى‌کنند تا فساد را به صورت نامحسوس - نه آن طورى که شما در خیابان آن را ببینید و بفهمید و مشاهده کنید - به شکلهاى گروهکى، ترویج کنند و جوانان را به فساد بکشانند؛ پسرها را به فساد بکشانند؛ مردم را به بى‌اعتنایى بکشانند. منکرات اینهاست؛

منکرات اخلاقى، منکرات سیاسى، منکرات اقتصادى. همه‌جا، جاى نهى از منکر است. یک دانشجو هم، در محیط درس مى‌تواند نهى از منکر کند. یک کارمند شریف هم، در محیط کار خود مى‌تواند نهى از منکر کند. یک کاسب مؤمن هم، در محیط کار خود مى‌تواند نهى از منکر کند. یک هنرمند هم، با وسایل هنرى خود، مى‌تواند نهى از منکر کند. روحانیون در محیطهاى مختلف، یکى از مهمترین عوامل نهى از منکر و امر به معروفند. نمى‌شود این واجبِ بزرگ الهى را در دایره‌هاى کوچک، محدود کرد. کار هم کار همه است. این‌طور نیست که مخصوص عدّه خاصى باشد.



منابع:

بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم    ۱۳۷۱/۰۷/۲۹ 


بیانات در دیدار جمعی از روحانیون ۱۳۷۱/۰۵/۰۷
۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۹۲ ، ۱۷:۲۵
طلبه جهادی